شایان نجاتی ::
شنبه 86/2/29 ساعت 9:18 عصر
می نویسم روی عکست می ذارم تو قــاب لحظه
چشمـــای تــو دستای تو به یه دنیایــی می ارزه
تو که نیستی کم می یارم با تو مـن گــل بهــارم
مهربــــونم مهربـــــونم تا ابــــد تو هستی یــــارم
تو چه باشی چه نباشی چشم من بارون می بـاره
اونقـده دوستت دارم مـــن به خـــدا قد ستــــــاره!!
نفســــهــات بــوی بهشته!ای تو پاک وآسمونـــی
عطر گندمزارو داری به فرشتــــــه ها می مونــــی
تو چشای من نگاه کـن من که از تو سیر نمی شم
قول بده پیشم می مونی من که با تو پیر نمی شم
کلام مهربانی()